Web Analytics Made Easy - Statcounter

بد نیست بدانید سلمان کدیور در ابتدای راه نویسندگی، یکی دو مجموعه داستان کوتاه می‌نویسد ولی به هر انتشاراتی که مراجعه می‌کند، با دست رد ناشر مواجه می‌شود. جالب اینجاست که ناامیدی‌اش در انتشار این کارهای کوتاه، او را به وادی نوشتن یک کار بلند و رمان «پس از بیست سال» می‌کشاند!

رجعت کدیور به داستان کوتاه
او در دومین اثرش اما دوباره سراغ داستان کوتاه رفته تا این بار شانسش را امتحان کند و به نظر می‌رسد در «راننده رئیس‌جمهور» و ۱۲ قصه دیگر این مجموعه تجربه «پس از بیست سال» به کمکش آمده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کدیور در این ۱۳ داستان کوتاه، تا جایی که توانسته تیغ نقدش را تیزتر و هر سوژه‌ای را بهانه کرده تا به مخاطب امروز، مسئولیت‌های اجتماعی‌اش را یادآوری کند.
او در هر کدام از این مجموعه داستان کوتاه، بیشتر با محوریت خلق یک قصه سرراست و بدون پیچیدگی‌های ساختاری و زبانی سعی کرده با محور قرار دادن سوژه عدالت، مخاطب را در موقعیت‌های داستانی متفاوت با مسئله نقد اجتماعی و مطالبه‌گری درگیر کند.

«سلمان» تیغ نقدش را تیزتر می‌کند
سازش با ظلم و تنزه‌طلبی، عافیت‌نشینی، ظاهرگرایی و خرافه‌پرستی، بی‌اعتنایی به فقر و بی‌عدالتی مهم‌ترین مضامین مورد نقد سلمان کدیور در این داستان‌ها هستند که عمدتاً بر بستر تاریخ معاصر روایت می‌شوند. جالب اما اینجاست او آنجایی که می‌خواهد از تکرار تاریخ صحبت کند، دست مخاطب را نمی‌گیرد تا او را به دل یک ماجرای تاریخی از هزار سال پیش ببرد، بلکه برعکس، شخصیت‌های تاریخی را به دوران معاصر می‌آورد. در داستان «رجعت عبیدالله» او عبیدالله بن زیاد را از کاخ دارالاماره کوفه به کاخ استانداری می‌کشاند و سلیمان صرد خزاعی را از منصب تاریخی‌اش به عنوان بزرگ طایفه بنی‌خزاعه به مقام شیخ‌الشیوخ شهر منصوب می‌کند، آن هم شهری که ما اکنون در آن زیست می‌کنیم!

نه به «داستان‌های کافه‌ای»!
از مضمون عدالت‌خواهانه تک‌تکِ داستان‌های این کتاب هم که بگذریم، او در مقام نویسنده با نوع سوژه‌هایی که دستمایه داستان‌پردازی‌اش قرار داده، خواسته نقدی نیز به جریان کلی داستان‌نویسی در ایران وارد کند. جریانی که کدیور از آن به «داستان‌های کافه‌ای» تعبیر می‌کند و به اعتقاد او کانّه در بی‌اعتنایی به گستره تاریخ و جغرافیای این مرز و بوم، عمد دارد. کدیور در مصاحبه‌ای در همین خصوص می‌گوید :«من اسم‌ برخی از داستان‌ها را داستان‌های کافه‌ای گذاشته‌ام. نویسنده‌های خیلی کمی داریم که درباره روستایی‌ها داستان بنویسند یا درباره عشایر چون روستایی‌ها، عشایر و اقشار مختلف را روایت نکرده‌ایم فکر می‌کنیم آن‌ها اصلاً وجود ندارند. نویسنده ما هم فکر می‌کند هر چقدر منزه‌تر باشد و دامنش را بیشتر از جامعه و مردم و کوره‌پزخانه‌ها و... جمع کند، بیشتر روشنفکر است».

سوژه و مضمون در خدمت عدالت
از همین زاویه اگر گوشه چشمی به ۱۳ قصه این کتاب داشته باشیم، می‌بینیم تلاش او برای برقراری عدالت در انتخاب سوژه و همزمان، قرار دادن عدالت به عنوان مضمون محوری و ایده ناظر بیشتر این داستان‌ها به کمک هم آمده و سبب شده قصه‌ها از کلیشه فاصله بگیرند. برای نمونه نویسنده برای نشان دادن فساد دربار قاجار و سرسپردگیشان در مقابل استعمارگران انگلیسی، به جای اینکه صفر تا صد یک ماجرا را در ذهنش انتزاع کند، ماجرای شورآفرین زنان عشایر در قلعه گلاب را از اوراق خاک گرفته کتاب‌های تاریخ بیرون می‌کشد و دستمایه یک داستان عاشقانه قرار می‌دهد. «راننده رئیس‌جمهور» هم که عنوان محوری این مجموعه داستان را به خود اختصاص داده، از همین جنس است. کدیور دست روی یک خاطره چند خطی کوتاه از فردی می‌گذارد که کلاً سه ماه بیشتر رئیس‌جمهور نبوده ولی به واسطه منش عدالت‌خواهانه‌اش، نامش را زیاد می‌شنویم. در نگاه کدیور، ادبیات باید به چنین فردی ادای دین کند تا منش و روش او در حافظه تاریخی ملت ماندگار شود.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: داستان کوتاه رئیس جمهور داستان ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۲۱۰۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پل آستر درگذشت

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، پل آستر نویسنده مشهوری که ۳۴ عنوان کتاب در کارنامه دارد و تقریبا بیشترشان به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند، بر اثر ابتلا به سرطان در ۷۷ سالگی از دنیا رفت.

وی علاوه بر کتاب‌هایی چون «سه گانه نیویورک»، فیلمنامه نویس «دود» وین وانگ و کارگردان فیلم «لولو روی پل» بود.

آستر با انتشار اولین کتابش با عنوان «اختراع انزوا» با تحسین منتقدان روبه رو شد.

جایگاه او به عنوان یکی از برجسته‌ترین نویسندگان آمریکایی با مجموعه‌ای از سه داستان مرتبط با هم که به عنوان «سه‌گانه نیویورک» منتشر شد، تثبیت شد. این ۳ کتاب شامل «شهر شیشه ای» (۱۹۸۵)، «ارواح» (۱۹۸۶) و «اتاق قفل شده» (۱۹۸۶) هستند. کتاب‌های سه‌گانه برای پرداختن به پرسش‌های اگزیستانسیال، با موضوع رمان پلیسی بازی می‌کنند.

جویس کارول اوتس، رمان‌نویس، در سال ۲۰۱۰ نوشت، آستر برای «داستان‌های پست مدرنیستی بسیار شیک و معمایی‌اش که در آن راوی‌ها بندرت قابل اعتماد هستند و بستر داستان دایم در حال تغییر است، شناخته شد».

داستان های او اغلب با مضامین تصادف، شانس و سرنوشت بازی می کنند. بسیاری از قهرمانان او خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیت‌هایی از رمان‌های اولیه دوباره در رمان‌های بعدی ظاهر می‌شوند.

منتقد مایکل دیردا درباره آثار آستر می‌نویسد: از زمان «شهر شیشه‌ای»، اولین جلد از سه‌گانه‌اش در نیویورک، آستر سبکی شفاف و اعترافی را به کمال رساند، سپس از آن برای نشان دادن قهرمانان سرگردان در دنیایی به ظاهر آشنا استفاده کرد که به تدریج با تهدیدهای مبهم و توهم احتمالی، مملو از ناراحتی فزاینده می‌شوند.

آستر خالق ۱۸ رمان بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شده اند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.

او بعدها خودش فیلمنامه‌هایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو شروع شد. وی با این فیلمنامه جایزه معتبر ایندپندنت اسپرایت را برای بهترین فیلمنامه اول کسب کرد.

همکاری او با وانگ ادامه پیدا کرد و این دو به طور مشترک دنباله‌ای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کردند که دوباره کایتل و اسپوزیتو به همراه لو رید، میرا سوروینو و مدونا در آن بازی کردند. آستر در نوشتن فیلمنامه «مرکز جهان» اثر وانگ نیز نقش دارد.

سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.

رمان «۴۳۲۱» آستر در سال ۲۰۱۷ در فهرست نهایی جایزه من بوکر قرار گرفت.

کد خبر 6093756

دیگر خبرها

  • انتشار فراخوان بخش ویژه «کتاب و سینما» جشنواره فیلم کوتاه تهران
  • کتاب صوتی «داستان‌های پارسی» در یونان منتشر شد
  • توضیحات معاون علمی رئیس‌جمهور درباره پروژه دانشگاهی ساخت هواپیما و دروغ‌پردازی رسانه انگلیسی 
  • پل آستر درگذشت
  • گیشه روزنامه بازار پادکست |تیتر خوانی روزنامه‌های اقتصادی چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت
  • ابتذال در سینما برآیند تقاضا است/ از کیهان بچه‌ها شروع کردم
  • روزنامه‌های اقتصادی چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت
  • عدالت باید در اجرای پروژه‌های عمرانی خوزستان رعایت شود
  • مروری بر چند خبر کوتاه از ورزش قزوین
  • گیشه روزنامه بازار پادکست |تیتر خوانی روزنامه‌های اقتصادی سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت